خدایا ! گاهی به خوردن فرمان می دهی و گاهی به نخوردن و این هر دو به من می آموزد که روزی دهنده یکی است . پس غصه چرا ؟
گاهی به خوابیدن فرمان می دهی و گاهی به نخوابیدن و این هر دو می آموزد که تنها در جوار تو می توان آرام گرفت . پس دغدغه چرا ؟
گاهی به گفتن فرمان می دهی و گاهی به لب فرو بستن و این هر دو به من می آموزد که کلام آنقدر مقدس است که بیهوده نباید این در یکتا را تلف کرد .
گاهی به نگریستن فرمان می دهی و گاهی به دیده فروبستن و این هر دو به من می آموزد که چشم اگر به فرمان نباشد جز کوری و سیاهی نصیبم نمی شود .
گاهی به رفتن امر می کنی و گاهی به ایستادن و این هر دو به من می آموزد ، که باید گام هایم را شمرده و محکم بردارم تا اگر مانعی بود ببینم و زمین نخورم .
خدایا همیشه به مهر ورزیدن امر می کنی و گاهی به نفرت داشتن ، و این هر دو به من می آموزد که برای دوست داشتن و نفرت داشتن باید معیاری داشته باشم و آن پسند توست ، نه دلخواه خودم .
خدایا بالا تر از همه این ها ، رسم عاشقی است .
آن را تو خودت به من بیاموز .
برچسب : نویسنده : cmatn-nab2 بازدید : 134