تا گل هیچ ...

ساخت وبلاگ


می رفتیم و درختان چه بلند و تماشا چه سیاه

راهی بود از ما تا گل هیچ

مرگی در دامنه ها ، ابری سر کوه ، مرغان لب زیست

می خواندیم : بی تو دری بودم به برون و نگاهی بر کران و صدایی به کویر .

می رفتیم . خاک از ما می ترسید و زمان بر سر ما می بارید .

خندیدیم : ورطه از خواب پرید و نهان ها آوایی افشاندند .

ما خاموش و بیابان نگران و افق یک رشته نگاه .

بنشستیم ، تو چشمت پر دور  ، من دستم پر تنهایی و زمین ها پر خواب .

خوابیدیم . می گویند : دستی در خواب گل می چید .

سهراب سپهری

قلب زیبا ......
ما را در سایت قلب زیبا ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cmatn-nab2 بازدید : 115 تاريخ : چهارشنبه 20 بهمن 1395 ساعت: 14:53